کار، عنصری حیاتی در زندگی انسان است. برخی آن را صرفاً وسیله‌ای برای تأمین معاش روزانه می‌دانند، در حالی که دیدگاه خداوند و مسیحیت در مورد کار، فراتر از این است. بسیاری از کارها را فانی و دنیوی می‌شمارند، اما کار از ابتدای خلقت، آنگاه که خداوند آن را نیکو خواند، آغاز شد. کار، نفرین‌شده نیست و این طرز فکر، اشتباه است. خداوند انسان را بر زمین قرار داد تا از آن مراقبت و بهره‌برداری کند. کار، فرصتی منحصربفرد است که در جریان آن، انسان، خواندگی و رسالت خود را تجربه می‌کند. انسان باید از توانایی‌های خود در این دنیا بهره گیرد. کار، بخش مهمی از زندگی ما مسیحیان است که باید به عنوان رسالتی الهی به آن بنگریم.

تشویق یکی از عوامل مهمی است که انسانها رو به سوی پیشرفت سوق میدهد. همه ما به در زندگی و کارهای روزمره خودمون و همچنین در زندگی روحانی به تشویق نیاز داریم. در کتاب مقدس حدود ۵۰ مرتبه کلمه همدیگر امده که همدیگر را محبت کنید، بنا -تشویق کنید. و این به ما یادآوری می‌کند که هرکدام از ما باید همواره برای این امر مهم قدمی برداریم و منتظر این نباشیم که فقط دیگران ما را تشویق و محبت کنند. پس بیایید فقط به فکر خود نباشیم و همیشه بیاد داشته باشیم که سهم ما چیست؟

داستان برج بابل در کتاب مقدس، یکی از بزرگ‌ترین نمونه‌های غرور در زندگی انسان‌هاست. غرور، از همان آغاز خلقت در وجود انسان شکل گرفت. فرد مغرور خود را بی‌نیاز از توبه و هر چیز دیگر می‌بیند و متأسفانه همین غرور، او را از داشتن روابط سالم، همزیستی مسالمت‌آمیز و حتی رشد روحانی بازمی‌دارد. ‎در کتاب مقدس، نمونه‌های زیادی از افراد روحانی و پیروان شریعت دیده می‌شود که گرفتار غرور شدند؛ زیرا تنها به داشته‌ها و دانسته‌های خود تکیه کرده و به آن‌ها می‌بالیدند. آن‌ها دانسته‌های خود را با فخر و غرور به زبان می‌آوردند، غافل از اینکه همین امر، سبب سقوط آن‌ها شد. امروز هم شاید در اطرافمان کسانی را ببینیم که چنین تصویری را در ذهنمان تداعی می‌کنند!
 ‎عیسی مسیح می‌فرماید: «یوغ مرا بر دوش گیرید، زیرا حلیم و افتاده‌دل هستم.» و پولس رسول نیز هشدار می‌دهد «هیچ کاری را از روی جاه‌طلبی انجام ندهید، بلکه به دیگران نیز بیندیشید.»‫.‬

دنیای مصرف‌گرای امروز، از مشکلات واقعی غافل مانده. سخاوت، جاری ساختن برکت است، نه از دست دادن آن. خداوند می‌فرماید: «بدهید تا به شما داده شود.»، این یعنی بخشش سخاوتمندانه و نه خسیسانه. سخاوت فقط مالی نیست؛ بلکه می‌تواند از طریق حرفه و تخصص ما نیز باشد؛ مانند آرایشگری، حمل‌ونقل، یا کارهای کامپیوتری. کشیش ساسان در رابطه با این موضوع توضیح میدهند : مسیح با سخاوتمندی، خود را برای دیگران فدا کرد. ما نیز باید از جایگاه، ثروت، دانش و هر آنچه داریم، برای خدمت به دیگران استفاده کنیم. حتی لبخند، تشویق و وقت گذاشتن برای دیگران، نوعی سخاوت است. بیایید با سخاوت مسیح زندگی کنیم و به دیگران برکت ببخشیم.

وقتی کلمهٔ «محدودیت» را می‌شنویم، اغلب حس ناخوشایندی از منع شدن یا ناتوانی در انجام کاری به ما دست می‌دهد و معمولاً بار منفی دارد. با این حال، مهم است به یاد داشته باشیم که همهٔ محدودیت‌ها لزوماً بد نیستند و حتی می‌توانند سازنده باشند. این گزاره که «شکستن قوانین و عبور از محدودیت‌ها همواره نتایجی در پی دارد» کاملاً درست است. در واقع، هر کنشی , واکنشی دارد و عبور از هر محدودیتی، چه درست و چه نادرست، پیامدهایی به دنبال خواهد داشت. این پیامدها می‌توانند طیف وسیعی از نتایج، از جمله موارد زیر را شامل شوند: پیامدهای مثبت , پیامدهای منفی و پیامدهای خنثی . بنابراین، مهم است که قبل از عبور از هر محدودیتی، به دقت در مورد آن فکر کنیم، جوانب مختلف آن را بسنجیم و پیامدهای احتمالی آن را در نظر بگیریم. صرفاً شکستن محدودیت به خودی خود نه خوب است و نه بد، بلکه انگیزه و هدف از این کار و همچنین پیامدهای آن هستند که ارزش آن را تعیین می‌کنند.

ملاک ارزش ما چیست؟ چقدر برای خودت ارزش قائلی؟ این سوالی که شاید خیلی وقتا از خودمون می‌پرسیم. تو دنیای امروز، خیلی چیزا مثل جنسیت، تحصیلات، جایگاه اجتماعی و حتی محل زندگیمون، روی ارزشی که برای خودمون در نظر می‌گیریم، تاثیر داره. این ارزش‌گذاری‌ها، هم روی روابطمون با بقیه و هم روی درک ما از هویتمون اثر می‌ذاره. اما یه سوال مهم‌تر: واقعا ملاک ارزش ما چیه؟ کلام خدا یه حقیقت شگفت‌انگیز رو به ما نشون می‌ده: شباهت ما به خدا، یه ارزشی که با هیچ کدوم از معیارهای دنیوی قابل مقایسه نیست. ✨ ما همیشه، در حضور خداوند، شان و منزلت والای خودمون رو حفظ می‌کنیم. ارزشی که خدا به ما می‌ده، هیچ کسی نمی‌تونه ازمون بگیره. هویت ما در خداوند، همیشه و در همه حال، پابرجاست

در زندگی بارها با دوراهی‌های اخلاقی روبرو می‌شیم. انتخاب بین خوب و بد همیشه آسون نیست، مخصوصاً وقتی پای خانواده یا ارزش‌های شخصی وسط باشه. تو این ویدیو، کشیش روبرت اسریان در مورد این دوراهی‌ها و چگونگی تصمیم‌گیری درست صحبت می‌کنن. به گفته ایشون، یکی از راه‌ها، ارزیابی نتایج هر انتخابه. اگه نتیجه یه عمل، بیشتر از ضررش، فایده داشته باشه، می‌تونیم اون رو از نظر اخلاقی درست بدونیم. این دیدگاه، به‌خصوص تو دنیای سکولار، اهمیت زیادی داره. شما چی فکر می‌کنین؟ به نظر شما چطور می‌شه تو دوراهی‌های اخلاقی، بهترین تصمیم رو گرفت؟

رویای شما چیست؟ آیا تا به حال با موانعی روبرو شده‌اید که باعث شده از رویایتان دست بکشید؟ صرفاً داشتن رویا کافی نیست. رویاها تا زمانی که برای تحقق آن‌ها اقدام نکنیم و به شکلی هدفمند در راستای آن‌ها گام برنداریم، به واقعیت تبدیل نخواهند شد. داشتن رویا برای یک زندگی هدفمند ضروری است. برای پیدا کردن رویای خود، می‌توان به سه مورد توجه کرد: ارزش‌ها، علایق و استعدادهایمان. این سه مورد باید به طور واضح مشخص شوند. برای این کار، می‌توان از یک فرد مورد اعتماد کمک گرفت.

بسیاری از ما تصور می‌کنیم که باید همواره در حال انجام کار باشیم. در حالی که خداوند نمی‌خواهد ما با خستگی و فرسودگی به زندگی ادامه دهیم. او خواهان حفظ سلامتی جسمی و روحی ماست. «سبت» حقیقتی بسیار مهم است که ما مسیحیان باید به آن توجه ویژه‌ای داشته باشیم. آیا ریتم و فعالیت زندگی ما سالم است؟ آیا با شادابی و نشاط در زندگی پیش می‌رویم؟ یکی از مهم‌ترین نکات در زندگی یک مسیحی، حفظ روز سبت است. باید به نیکویی و وفاداری خداوند اطمینان کنیم و یک روز را به طور کامل به او اختصاص دهیم.

با وجود اتفاقات و رویدادهای هولناک و تلخ زیادی که هر روزه در گوشه و کنار دنیا می‌بینیم و می‌شنویم، آیا بخشیدن امکان پذیر هست؟ آیا خود شما با چالش بخشش مواجه هستید؟ مسیحیت، با قرار دادن بخشش در قلب آموزه‌های خود، پاسخی متفاوت به این پرسش می‌دهد. در صلیب مسیح، محبت الهی به زیباترین شکل ممکن تجلی یافت. بخشش، نه تنها یک ایده، بلکه یک نیروی قدرتمند است که می‌تواند زندگی ما را متحول کند.

در این قسمت، به گفت‌وگویی عمیق درباره تنهایی می‌پردازیم و تأثیرات منفی آن بر زندگی‌مان را بررسی می‌کنیم. همچنین راهکارهایی معنادار برای مواجهه با آن را کشف می‌کنیم. در کنار هم تأمل می‌کنیم که چگونه درک خواست خدا برای زندگی‌مان می‌تواند ما را در گذر از تنهایی و یافتن هدفی عمیق‌تر راهنمایی کند.

مهاجرت سفری است پر از امید و آرزو، اما در عین حال مسیری پرچالش و گاه پیچیده. این تصمیم اغلب از دل شرایط سخت یا برای دستیابی به فرصت‌های بهتر گرفته می‌شود. هر مهاجر با خود داستانی از شجاعت، پشتکار و گاهی از دست دادن به همراه دارد. مهاجرت تنها تغییر مکان نیست، بلکه تغییری عمیق در زندگی، فرهنگ، زبان و حتی هویت است. هر قدمی که در این مسیر برداشته می‌شود، نشانی از تلاشی بی‌وقفه برای ساختن آینده‌ای روشن‌تر است، با وجود تمام سختی‌ها و دلتنگی‌ها. در کتاب مقدس نیز نمونه های بسیاری از مهاجرت را میبینم. پدیده مهاجرت در کتاب مقدس بارها تکرار شده و چطور خدا خود را به قومش می‌شناساند.